صفورا احمدی
مقايسه و بررسي مقاومت به خشكي پنج گونه، رقم و جمعيت چمن براي استفاده در فضاي سبز
چكيده
گسترش شهرنشيني لزوم ايجاد و توسعه فضاي سبز را غير قابل اجتناب كرده است امروزه ديگر اهميت فضاي سبز بر كسي پوشيده نيست اما محدوديت منابع آب در تمام جهان و بالاخص در مناطق خشك و نيمه خشكي مثل ايران توسعه آن را با مشكلاتي همراه كرده است استفاده از گياهان مقاوم به خشكي در طراحي فضاي سبز از جمله راهكارهاي ارائه شده براي حل اين معضل ميباشد. چمن يكي از گياهاني است كه بطور گسترده در فضاي سبز و اماكن تفريحي كشت ميگردد اين گياه نياز آبي بالايي داشته و در برخي نقاط بصورت روزانه مورد آبياري قرار ميگيرد. شناسايي و معرفي گونهها و ارقام چمني مقاوم به خشكي و مقايسه آنها با نمونههاي تجاري متداول ميتواند كمك موثري در كاهش آب مصرفي در فضاي سبز به شمار آيد. در اين تحقيق پنج گونه، رقم و جمعيت چمن شامل دو نمونه تجاري چمن چاوداري و ميكس اسپورت و همچنين رقم تيفوي، جمعيت 88 و گونه علف گندمي بياباني در گلخانه مورد كشت قرار گرفت. براي كاشت از گلدانهاي PVC با عرض دهانه 16 و عمق 60 سانتيمتر استفاده شد پس از استقرار كامل گياهان كه 3 ماه به طول انجاميد، تنش خشكي با قطع كامل آبياري تا خشكيدگي كامل تمامي گونهها اعمال شد. اين پژوهش به طور فاكتوريل در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با دو تيمار آبياري و سه تكرار انجام گرفت و هر تكرار شامل دو گلدان بود. در طول مدت خشكيدگي ميزان رشد برگ، رنگ، تراكم، مقدار آب نسبي برگ، نشت الكتروليتي و درصد خشكيدگي برگ هر 6 روز يكبار مورد اندازهگيري قرار گرفت، محتواي پرولين برگ نيز در سه مقطع زماني در شروع آزمايش، با نمودار شدن اولين علائم بروز تنش و پيش از خشكيدگي كامل گياهان اندازهگيري شد. درصد رطوبت خاك پس از رسيدن درصد خشكيدگي هر گياه به 90 درصد مورد ارزيابي قرار گرفت. پس از خشكيدگي كامل، پروفيل خاك گلدان به منظور اندازه گيري صفات عمق نفوذ ريشه، وزن تر و خشك ريشه و عمق موثر تراكم ريشه خارج شد. نتايج نشان داد كه مقدار آب نسبي گياهان تحت تنش خشكي كاهش يافته و كاهش آب برگ به زير 60 درصد منجر به توقف تقريبي ميزان رشد برگ در كليه گياهان گرديد. كاهش در مقدار آب نسبي و ميزان رشد برگ در چمنهاي سردسيري زودتر از چمنهاي گرمسيري صورت گرفت. تنش خشكي در تمام گياهان موجب كاهش شاخصهاي رنگ و تراكم و افزايش نشت الكتروليتي و درصد خشكيدگي برگ شد تنها مورد استثناء علف گندمي بود كه افزايش نشت الكتروليتي در آن تحت تنش خشكي معنيدار نشد. گونهي علف گندمي، رقم تيفوي و جمعيت 88 توانستند براي مدت زمان بيشتري نسبت به نمونههاي تجاري شاخصهاي رنگ و تراكم خود را در سطوح بالا حفظ نمايند. نشت الكتروليتي و درصد خشكيدگي نيز در اين گياهان با تاخير بيشتري نسبت به انواع تجاري افزايش يافت. تحت تنش خشكي دامنه تغييرات در كليه فاكتورهاي اندازه گيري شده براي علف گندمي كمترين مقدار بود. محتواي پرولين در پاسخ به خشكي در كليه گياهان افزايش يافت اين افزايش در چمنهاي گرمسيري بيشتر از چمنهاي سردسيري بود. عمق و بيومس ريشه نيز در نمونههاي تجاري نسبت به سايرين به شكل معنيداري كمتر بودند. در بين چمنهاي مورد آزمايش، علف گندمي بالاترين مقاومت را به خشكي داشت. جمعيت 88 و رقم تيفوي نيز مقاومت بالاتري نسبت به نمونههاي تجاري از خود نشان دادند.